کاربرد اندیشه
"مردان بزرگ ، کساني هستند که مي دانند انديشه ها برجهان فرمان مي رانند."
انديشه هاي ما سرنوشت ما را رقم مي زنند . آن چه امروز هستيم ، ثمره انديشه هاي ديروز ماست و فردا چيزي جز انديشه هاي امروز ما نيست .شادي و خوشبختي ما ، امکانات و توانايي هاي ما و حتي ميزان موجودي بانکي ما به نوع تفکر ما بستگي دارد .و... بدانيد که در بزرگ انديشي و خوش بيني ؛ افسوني نهفته است ! براي رسيدن به هر چيز ، نيازمند ابزاري هستيم و براي موفقيت ، به انديشه هاي استوار نيازمنديم .

مشکل اساسي اين است که ما از حد آرزو کردن فراتر نمي رويم و اکثرا در برداشتن اولين گام دچار ترديد هستيم بي آن که بدانيم چه فسوني در همين گام نخست نهفته است. مساله اينجاست که بيشتر مردم از برداشتن اولين گام پروا دارند و اين بزرگترين خطاي آنهاست


آنتوني رابينز در کتاب به سوي کاميابي معتقد است : "ساختمان مغز و اعصاب افراد بشر کم و بيش شبيه به هم هستند ، پس اگر کسي در نقطه اي از دنيا توانسته است کاري بزرگ انجام دهد ، ديگري هم که داراي مغز و اعصاب مشابه اوست مي تواند عينا همان کار را انجام دهد و به همان نتيجه برسد ، به شرط آن که ؛ دقيقا از همان راهي که او رفته ، برود و طرز فکر و رفتارش شبيه به او باشد و اين همان مشاهده الگوهاي موفق است."


در مسير رسيدن به موفقيت هرگز نبايد آرزو کردن را با اعتقاد داشتن اشتباه گرفت . آرزو نمي تواند جاي ايمان را بگيرد .يک روان شناس مي گويد : "همواره سعي کنيد آرمان هاي بزرگ داشته باشيد ، نه آرزوهاي بزرگ." مسلما کسي که معتقد است نمي توان به اين آرزوها رسيد، قادر نخواهد بود پله هايي را که به اوج موفقيت
 مي رسند کشف کند .انديشه و رفتار چنين افرادي، از حد رفتار و انديشه هاي افراد متوسط فراتر نمي رود .


انديشه مثبت و خلاق ، نخستين گام براي رسيدن به موفقيت است و هيچ کس ادعا نمي کند که به صرف انديشيدن يا آرزو کردن همه چيزهاي ناممکن، ممکن ميشوند. اما بزرگ ترين گام براي رسيدن به موفقيت هاي عظيم، کشف اين حقيقت است که "ايمان قادر است کوه را از جا بلند کند."ايمان در دوران ما حتي مي تواند کارهايي عظيم تر از جابه جايي کوه ها انجام دهد .اگر دانشمندان ما شهامت ، علاقه و ايمان به فتح فضا را نداشتند ،هنوز هم ماه تسخير نشده بود .:
یادمان باشد که همه چيز از انديشه ها و باورهاي ما ناشي مي شود و برزبان ما جاري مي گردد. بنابراين بايد ذهن و زبان خود را هدايت کنيم زيرا انديشه ، زيربناي عمل است. بسياري از مردم گرايش ناخودآگاهي به شکست دارند ؛ آنها دوست دارند خود را فرسوده ببينند و نشان دهند که به هر دري زده،  نيرو و انرژي خود را به پايان رسانده اند. طوري حرف مي زنند که گويي از خود دست کشيده اند. اما کافي است نگرش خود را اصلاح کرده، شروع به بهره برداري از امکانات و توانايي هاي خویش نمايند. در واقع با تغيير نگرش و خودباوري، به يک ذخيره انرژي استخراج نشده مي رسند؛ گويي به يک پس انداز دست نخورده و عظيم دست مي يابند .


بنابراین شاید بهتر باشد پیش از هر عمل دیگری ابتدا اعتقاد و ایمانمان نسبت به خواسته ها و اهدافمان  را محکم و استوارنمائیم.